تاتی تاتی
این روزها با هم تمرین راه رفتن میکنیم و تو شاد قدمهایت را برمیداری. پسرم آهسته چه قدر با عجله گام برمیداری یک قدم من چند قدم تو راهی طولانیست تا مردانگیت آهسته تر گام بردار می خوانم برایت تاتی تاتی تا تو با شوقی بیشتر گام برداری و باز هم تاتی تاتی ...... حال به من تکیه کن فرزندم ...از بالای سر زل میزنم به لبخندت خم میشوم میبوسمت تا بهتر در خاطرم ثبت شود نکند فراموش کنم کودکیت را آن زمان که مردانه محکم و استوار قدم خواهی زد پسرم بخند به همین زیبایی حتی در جوانیت نگذار برایم کهنه شود خاطراتت که نمی خواهم آن روزها را .... قدم بزن پسرم تمام عمرت اما راه درست را پیدا کن راهی که او نشانت میدهد حتی اگر من نبودم شاد باش اما در راهش او...
نویسنده :
مامان سپیده
17:20